مقدمه
از میانهی دههی ۹۰ میلادی، نام طراحان بردگیم بر روی جلد بازیها قرار گرفت و سبب شد تا مخاطبین دنیای بازیهای رومیزی، بیشتر با خالقان عناوین موردعلاقهی خود آشنا شوند. پس از مدتی، این موضوع به یک رسم در دنیای بازیهای رومیزی مدرن بدل شد و امروزه، بهجز در مورد بازیهای میناستریم تولید شده توسط برخی از کمپانیها، نام طراح بخشی جدایی ناپذیر از تصویر روی جعبهی بازی بهشمار میرود.
اما این موضوع علاوه بر مطرح شدن نام طراحان و بالاتر رفتن دستمزد ایشان، فایدهی دیگری برای مخاطبان دنیای بردگیم نیز داشت. مردم به مرور بازیهای بیشتری میخریدند و با نام طراحان بازیهای موردعلاقهی خود آشنا میشدند. همین امر سبب میشد تا در هنگام خرید بازی، وجود نامی از یک یا چند طراح خاص بر روی جلد، برای ایشان ضمانتی بر کیفیت بازی و علاقهمندی به این بازی باشد.
طی دههی اخیر، گسترش دنیای بردگیم موجب شد تا بسیاری از طراحان که تا پیش از این، به عنوان درآمد جانبی و کار پارهوقت بردگیم طراحی میکردند، به صورت تمام وقت به شغل طراحی بازی بپردازند. از این رو این افراد با تمرکز بیشتری بازار کار طراحی بردگیم را دنبال کرده و بهطبع، عناوین باکیفیتتری را وارد بازار کردند که سبب شهرت بالای برخی از آنان شد. یکی از همین طراحان، مارتین والاس (Martin Wallace) بریتانیایی-استرالیایی بود که تاکنون با عرضهی عناوین بسیار باکیفیت، جز طراحان افسانهای دنیای بردگیم بهشمار میرود و عرضه بردگیمهای جدیدش، همواره با استقبال قابلتوجه مردم روبهرو میشود.
در این نوشتار قصد دارم تا به سراغ معرفی یکی از عناوین برجستهی این طراح پرآوازه بروم که با عرضه در سال ۲۰۱۸، هم طرفداران بردگیمهای استراتژیک نوآورانه را به وجد آورد، هم دل دوستداران آثار هاوارد فیلیپس لاوکرفت (H. P. Lovecraft) را ربود. در ادامهی این نوشتار با معرفی بردگیم آزترالیا (AuZtralia) با من همراه باشید.
دنبالهای ستودنی
مارتین والاس، تاکنون نزدیک به ۱۰۰ عنوان بازی طراحی کرده که شماری از معروفترین آنان، با تم و فضاسازی راهآهن و قطار عرضه شدند و میتوان گفت که تمامی این عناوین، جز برترین بازیهای رومیزی با تم راهآهن نیز ردهبندی میشوند. همچنین بزرگ بخش دیگری از شهرت مارتین والاس، به واسطهی بازیهای برس لنکاشایر و بیرمنگهام (Brass Birmingham and Lancashire)، که هر دو با تم عصر صنعتی شدن در انگلستان طراحی شدهاند، است.
اما در سال ۲۰۱۳، والاس بازیای با الهام از یکی از آثار نویسندهی بزرگ ژانر فانتزی بزرگسال، آقای نیل گیمن (Neil Gaiman) طراحی کرد که این داستان، خود با الهام از آثار فانتزی-ترسناک هاوارد فیلیپس لاوکرفت نوشته شده بود. این بازی که «استادی این امرالد» (A Study in Emerald) نام دارد، دارای تجربهای منحصربهفرد و بسیار متفاوت نسبت به سایر آثار او و حتی نسبت به جریان اصلی دنیای بردگیم بود. هرچند که این بازی همانند سایر آثار والاس نتوانست دل منتقدان را به چنگ آورد، اما بسیاری از دوستداران بردگیم، ورژن نخست این بازی را به عنوان برترین بازی طراحی شده توسط او میدانستند. دشواری قوانین و گیمپلی عجیب این بازی سبب شد تا والاس، ۳ سال بعد ورژن جدیدتری از این بردگیم را طراحی کند که از همه نظر سادهتر و البته کمعمقتر از نسخهی پیشین بود. بدیهی است که این امر سبب بالا رفتن قیمت نسخهی اول بازی استادی این امرالد به واسطهی توقف انتشار و ضعیف بودن نسخهی جدیدتر شد.
داستان استادی این امرالد از این قرار است که در عصر ویکتوریایی اواخر قرن نوزدهم، عدهای از شیاطین باستانی در پوست پادشاهان و افراد قدرتمند سرتاسر جهان درآمدهاند و بر انسانها حکومت میکنند. برخی از افراد به این حقیقت پیبردهاند و عدهای از آنها، در تلاشند تا قدرت را دوباره به انسانها بازگردانند. اما برخی دیگر از انسانها به واسطهی نظمی که این موجودات در جهان حکمفرما کردهاند، سعی دارند تا نقشهی این افراد را خنثی کنند. این بازی چه از لحاظ تماتیک که در آن با شخصیتهای تاریخی و داستانی بسیاری مانند شرلوک هلمز، دکتر موریارتی و کارل مارکس سر و کار داریم و چه از لحاظ گیمپلی اثری فاخر بود و فرایند بازیای مرکب از استراتژی، بازی تیمی و استنتاج جمعی در دل خود داشت.
در سال ۲۰۱۸، بازی دیگری از مارتین والاس به بازار عرضه شد که از لحاظ تم، ادامهای بر استادی این امرالد به شمار میآمد که این عنوان، بازیای نبود جز آزترالیا. ماجرای بازی آزترالیا چند سال پس از استادی این امرالد رخ میدهد. لشکر شکست خوردهی شیاطین به همراه انسانهای تحت امرشان به قارهی استرالیا رفته تا تجدید قوا کرده و برای نبردی انتقامی آماده شوند. در این میان، بازیکنان افرادی هستند که قصد دارند ضمن ساخت شهرها و گسترش زیرساختها در این قاره، سدی باشند بر راه دشمنان انسانیت.
این عنوان استراتژیک که برای ۱ تا ۴ نفر طراحی شده، در حالتهای مختلفی قابل انجام است. در حالت پایه، بازی آزترالیا یک عنوان «نیمه همکاری» (Semi-Cooperative) محسوب میشود. در این حالت، بازی در نهایت تنها یک برنده خواهد داشت، اما اگر بازیکنان با یکدیگر برای ساخت ارتش و تجهیزات موردنیاز برای جلوگیری از حملهی ناگهانی شیاطین همکاری نکنند، تمام بازیکنان بازی را خواهند باخت. همچنین بازی شامل روشهای دیگری برای بازی از جمله حالت تماما همکاری و حالت تکنفره نیز هست.
سخن پایانی
بردگیم آزترالیا (AuZtralia) عنوانی است که توانسته میراثی درخور برای بازی «A Study In Emerald» باشد و تجربهای بهیادماندنی و متفاوت به مخاطبان القا کند. این بازی یک عنوان نیمهسنگین با تمرکز بر مکانیزمهای مسیر سازی (Route Building) و نمودار زمان (Time Tracking) است که آن را گزینهای عالی برای علاقهمندان پر و پا قرص دنیای بازیهای رومیزی میکند؛ هرچند که به خاطر مدت زمان حدودا دو ساعتهی بازی و قوانین نسبتا پیچیده، آزترالیا به مذاق هر بازیکنی خوش نمیآید. در نهایت باید گفت که آزترالیا بردگیمی است که هم بزرگی نام مارتین والاس را حفظ کرده و هم استفادهای شایسته از فضای داستانهای هاوارد فیلیپس لاوکرفت به عمل آورده که مجموع اینها آن را به اثری قابل دفاع و باکیفیت تبدیل میکند.