زمانی که از بازیهای ویدیویی و بازی کردن آنها صحبت به میان میآید، اکثر ما یک گیمر تنها را تجسم میکنیم که پشت کامپیوتر یا کنسولاش نشسته و مشغول بازی کردن است. ولی وقتی بحث بازیهای رومیزی به میان میآید، این پیشفرض به طور کلی تغییر پیدا میکند. افراد بسیاری کمی هستند که بتوانند بازیهای رومیزی یا فکری را بدون تعداد چند نفر پای میز و بازی تصور کنند؛ البته حق هم دارند، چرا که این نوع بازیها با مفاهیمی مثل رقابت، داد و ستد، کلکلهای دوستانه و از این دست پدیدهها در ذهن عموم حک شده است.
در عین تعجب زمانی که چند قدم کوتاه و اولیه را در دنیای نامتناهی بازیهای رومیزی برمیدارید، متوجه میشوید که چه تعداد کثیری از بازیهای مدرن به صورت همکاری و یا حتی تکنفره طراحی شدهاند. در این مطلب میخواهیم به دل دنیای این بازیها برویم و جوانب مختلف بازی کردن بازیهای رومیزی به صورت تکنفره یا سولو را بررسی کنیم. پس با ما همراه باشید.
کیست مرا یاری کند؟
عنوانDark Souls نام یک فرانچایز یا سری بازیهای ویدیویی است که ساخته کارگردان صاحب سبک ژاپنی، هیدتاکا میازاکی است. این سری بازی به سختی و دشوار بودن مشهور هستند و در هر لحظه از بازی باید منتظر باشید تا دشمنی از راه برسد و در یک لحظه شما را تار و مار کند. در طول بازی با شکست دادن دشمنان سرسخت، امتیازهایی کسب میکنید که میتوانید با استفاده از آنها سلاحها یا قدرتهای شخصیت خود را ارتقا دهید. البته این امتیازها در زمان مرگ شخصیت شما، که به سادگی و تناوب زیاد روی میدهد، از دست میروند.
در سال 2015 شرکت Steamforged که متشکل از گروهی طراحان بریتانیایی است، نسخه رومیزی این بازی را با کسب لایسنس که در مطلب گذشته در مورد آن صحبت کردیم، طراحی و عرضه کردند. به دلیل علاقه شخصی به سری دیجیتالی این عنوان، من هم این عنوان را تهیه کردم. زمانی که بازی به دستم رسید احساسات ضد و نقیضی در مورد آن داشتم. از یک سو از اولین که در مورد آن شنیدم دلم میخواست بازی را تجربه کنم و به این فکر میکردم بازسازی و پیادهسازی چنین عنوانی چطور روی مقوا به سرانجام رسیده است.
از سوی دیگر نقدهای بسیاری را خوانده بودم که در آنها ذکر شده بود باید زمان و حوصله زیادی را برای لذت بردن از بازی صرف کرد. در این مقالات گفته شده بود که درست مثل پدر معنوی این اثر باید هیولاهای بسیاری را به سختی به کام مرگ بفرستید و با اشتباهات کوچک میتواند ساعتها تلاش و مبارزه شما به هیچ تبدیل شود. در طول بازی با شکست دادن دشمنان اولیه و کسب تجربه و ارتقای قدرتها و سلاحها، میتوانستید به سراغ دشمن اصلی بازی یا غولآخر بروید که مبارزه با او خودش سطح جدیدی از دشواری را به بازی معرفی میکرد.
با در نظر گرفتن تمامی این نکات، باید دوستان و همبازیهایی را انتخاب میکردم که سطح مشابهی از علاقه و حوصله را نسبت به این بازی داشتند. همین باعث شد تا روزها به دنبال کسانی بگردم که این ویژگیها را داشتند؛ چرا که همیشه گزینه دیگری به ذهنم میرسید. حتی بارها شد که روند داستان و فلسفه بازی را برای تعدادی از دوستان شرح دادم و در همان لحظه اعلام بیمیلی آنها را در نگاهشان خواندم و از دعوتم منصرف شدم.
دو سه هفته بود که اوضاع به همین منوال پیش رفت و هنوز یک بار هم بازی روی میز نیامده بود. در این نقطه بود که تسلیم شدم و تنهایی به سراغ این عنوان رفتم. در آن همان میانههای بازی بودم که دیدم غرق در مبارزه و داستان و تاسریزی شدهام، بدون آنکه نگران باشم بازی برای کس دیگری حوصله سر بر شده یا خیر!
تجربه تکنفره یا سولوی بازی آنقدر دلچسب بود که مدام خودم را سرزنش میکردم چرا تا آن لحظه، صرفا به دلیل کسب توجه دیگران نسبت به بازی یا عدم حضور همبازی به سراغش نرفته بودم.
بازیهای زیادی هستند که مانند Dark Souls میتوان به صورت تکنفره بازی شوند و از آنها لذت برد. در ادامه میخواهیم عمیقتر به سراغ این پدیده برویم و از جوانب دیگری به تکنفره بازی کردن بازیهای رومیزی بپردازیم.
میزی برای یک نفر
بازیهای تک نفره یا حداقل بخش تکنفره آن چنان در طول سالهای اخیر اهمیت پیدا کردهاند که بخشی جدا ناپذیر از صنعت بازیهای رومیزی شدهاند. در حال حاضر بازی Gloomhaven که مقام اول سایت Board Game Geek یا به اختصار BGG که معتبرترین منبع در حوزه بازیهای رومیزی به شمار میرود، دارای بخش تکنفره است. نکته جالب این جا است که اگر به فروم یا انجمنهای گفت و گو مربوط به عنوان گلومهیون در سایت BGG سری بزنید، در عین تعحب شاهد خواهید بود که خیلیها بازی کردن آن را به صورت تکنفره پیشنهاد میکنند.
عناوین بیشماری هستند که با تبعیت از خواست بازار و مخاطبان به جرگه بازیهای بخش تکنفره پیوسته اند؛ چه بسا که نبود این بخش بتواند پایهگذار آمار فروش پایین و عدم استقبال عمومی شود.
بیایید دلیل این خیزش را دقیقتر بررسی کنیم. بازیهای رومیزی و ویدیویی یک رابطه رفت و برگشتی گسترده و غیرقابل اغماض دارند. در طی سالهای گذشته بسیاری از بهترین عناوین صنعت بازیهای رومیزی با الهام گرفتن از سبک عناوین نقش آفرینی و پیاده سازی آنها توسط مکانیزمهای خلاقانه روی مقوا، سبک جدیدی از روایت، کند و کاو، مبارزه و هیجان را به مخاطبان هدیه دادند. اصولا سازندگان این بازیها برای آن که محصولشلن را به همتاهای دیجیتالی و پدران معنویشان نزدیک کنند، از صدها فیگورهای ریز و درشت بهره میبرند و انرژی و هزینه زیادی را برای طراحی بصری و پیاده سازی آنها به بهترین نحو صرف میکنند. به دلیل حجیم بودن، تعداد بالای قطعات و قیمتبالا اصولا این بازیها از طریق سایت کیکاستارتر به صورت پیشفروش عرضه میشوند که در مطالب آینده به تفصیل به این پدیده خواهم پرداخت.
همین تاثیرپذیری متقابل بازیهای رومیزی و ویدیویی باعث شده است تا ذات تکنفره بازیهای ویدیویی تا حد زیادی در بازیهای ذکر شده نفوذ کند. حتی در سالهای اخیر شاهد این بودیم که بازیهای اقتصادی یا عناوینی که هیچ محوریت داستانیای نداشتهاند باز هم خود را از بخش تکنفره محروم نسازند. در طی سالهای اخیر و گسترش پدیده بازیهای تک نفره، در روندی جالب بعضی ازبازیهای کلاسیک توسط هواداران خوش ذوق صاحب بخش تکنفره شدهاند؛ با یک جست و جوی راحت در انحمنهای سایت BGG، میتوانید حالت تکنفره بازیهایی مانند مونوپولی که همه ما آن را با رقابت و کلکل و کشمکشهای دورمیزی میشناسیم را به راحتی پیدا و از آن استفاده کنید!
در مواردی شاهد آن بودیم که بازیای به بازار عرضه شده و پس از مدتی سازنده با علم بر این که بازار هدفش، حالت تکنفره را تبدیل به یک نیاز حتمی کرده است، در قالب یک اکسپنشن یا بسته الحاقی، این حالت را به بازی اورده است. برای مثال سراغ شرکت استونمیر گیمز (Stonemaier) میروم. شرکتی که اگر حتی اندکی با بازیهای رومیزی سر و کار داشته باشید هم اسم آن را شنیدهاید. شرکتی که بازیهای مشهوری مثل Scythe و یا بهترین بازی رومیزی سال 2019، یعنی Wingspan را تولید و عرضه کرده است. یکی از تولیدات این شرکت عنوان Viticulture است که در سال 2013 به بازار عرضه شد که برای 2 تا 6 نفر طراحی شده بود؛ با توجه به نیاز مخاطب و وضعیت بازار طی عرضه یک بسته الحاقی، این عنوان دارای بخش تکنفره شد.
اما خواستگاه این نیاز کجاست؟ چه پدیدههای باعث شدهاند که دنیا و بازار امروز بازیهای رومیزی این شرایط را ایجاد کنند؟ در ادامه سعی بر آن دارم که پاسخ این سوالهای پایه را شرح دهم.
دلایل اجتماعی
یکی از دلایل اصلی حجوم تعداد زیادی از گیمرها به سمت تکنفره بازی کردن، همانند خاطرهای که در قسمت اول مقاله به آن اشاره کردم، مشکلاتی است که به دیگر انسانها گره میخورد. اما موضوع به همین سادگیها هم نیست و باید عمیقتر به تیپهای مختلف شخصیتی گیمرها و المانهای اجتماعی وابسته بپردازیم. به سراغ شرایط اول برویم:
من دوستانی دارم که با آنها به بازی کردن بپردازم، ولی بعضی اوقات آنها نمیتوانند به صورت ثابت در جلسات بازی حضور داشته باشند.
شاید دور و بر شما کسانی باشند که سلیقهو علایقشان در حوزه بازیها، بسیار با شما همخوانی و همپوشانی داشته باشد؛ ولی عدم امکان حضور مرتب آنها در جلسات بازی، آنها را ناخودآگاه از لیست همبازیان شما حذف کند. این دلایل میتوانند شامل مشکلاتی مثل ساعات کاری بالا، شیفتهای کاری غیر معمول، مسافت و فاصله جغرافیایی و وابسته بودن این افراد به حضور دیگران باشد؛ فکر میکنم برای مثال آخر ذکر شده، نیاز باشد تا توضیح بیشتری بدهم. ممکن است در دور و اطراف ما، کسانی حضور داشته باشند که یک پایه ثابت بازی داشته باشند. این پایه ثابت میتواند یک دوست صمیمی و همیشه همراه، شریک زندگی و همسر ایشان باشد. حضور یافتن این افراد در گروی حضور همپایه بازیشان است و در صورت عدم امکان حضور آنها، شما نمیتوانید او را به پای جلسه بازی خود بیاورید. مشکل این نوع افراد این است که در بین همین تیم کوچک هم ممکن است اختلاف سلیقه و نظر وجود داشته باشد و در مثالی همچون بازی Dark Souls، حتی یکی از آنها بازی را دوست داشته باشد ولی به دلیل هدم رضایت همراهش از حضور در جلسه بازی امتناع کند. البته موضوع به تنوع سلیقه محدود نمیشود و عدم هماهنگی جغرافی یا زمانی که در موردش حرف زدم در این نوع موارد بسیار تشدید میشود.
نمیتوانم کسی را برای بازی کردن پیدا کنم، پس محکوم هستم به تک نفره بازی کردن.
دومین شرایط حاکمی که گیمرها را به سمت بازی کردن به صورت فردی میکشاند، نبود همبازی به طور کلی است. این شرایط میتواند دلایل مختلفی داشته باشد. برای مثال در نقطهای زندگی میکنید که دسترسی دیگران به آن مکان بسیار سخت است و نمیتوانید دیگران را برای بازی به خانه یا محل سکونت خود دعوت کنید. شاید هم محدودیتهای فیزیکی اعم از بیماریهای واگیردار یا خاص، معلولیت، کهولت سن یا مواردی این چنینی شما رااز بازی کردن و یا حتی رفتن به مکانهایی مانند خانه دوستان یا کافههای بازی و بازی با دیگران محروم کرده است.
بعضی اوقات ممکن است اصلا کسی در دایره معاشرتی و دوستان شما وجود نداشته باشد که علاقهمند به بازیهای رومیزی باشد.
همه اینها میتواند شرایطی را ایجاد کند که شما به سمت بازی کردن به صورت انفرادی ترغیب شوید.
من دوستانی دارم که با آنها به بازی کردن بپردازم، ولی زمان و شرایط هماهنگ شدن با آنها را ندارم.
من دوستانی دارم که با آنها به بازی کردن بپردازم، ولی نمیتوانم با آنها در رابطه با انتخاب بازیها به تفاهم برسم.
در مواقعی مشکل اصلی خود ما هستیم. برای مثال نمیتوانیم زمانبندی کارها و زندگیمان را طوری تغییر دهیم که با دیگر افرادی که به بازی کردن علاقه دارند و دوست دارند با شما پای میز بازی بشینند، هماهنگ شویم.
در مورد گروه اول، حجم کار یا درس زیاد و یا وابستگی برنامه زندگی به شخص یا اشخاص دیگر، مثل خانواده یا شریک زندگی نقش اصلی را ایفا میکنند. در موارد شاید موضوعات مالی هم در این مسئله دخیل شوند که البته احتمالش نسبته به باقی عناصر پایینتر است.
اما مورد دوم میتواند نشات گرفته از چند المان و عنصر مختلف باشد:
.1 زمان بازیهای مورد نظر شما به زمان مورد نظر و تخصیص داده شما به بازی همخوانی ندارد.
.2 بازی مورد نظر شما برای دیگران دشوار و سخت باشد و با سطح مورد نظر و علاقهمندی آنها یکی نباشد.
.3 تعدد زیاد بازیها شما را در همان مرحله انتخاب وارد یک مرداب میکند و نمیتوانید روی یک عنوان به اتفاق نظر برسید
.4 کم بودن تعداد بازیها و تکراری شدن آنها؛ طوری که اگر بازی مورد جمع را یک بار دیگر ببینید تنها واکنشتان پرت کردن خودتان یا بازی از نزدیکترین پنجره منتهی به خیابان است.
.5 شما و همراهانتان زبان مشترکی ندارید یا عدم آشنایی بعضی افراد حاضر در جمع با زبان انگلیسی و نیاز بازی به دانش زبانی باعث به هم خوردن برنامه بازی شما میشود.
.6 سلیقههای متفاوت و بسیار دور از هم حاضرین باعث تمام شدن جلسه بازی در دقایق اولیه میشود.
دوست دارم با دیگران به بازی کردن بپردازم، اما استرس، خجالت، درونگرایی و اختلالات اجتماعی دیگر مرا از این امر باز میدارد.
شاید تعداد بسیار کمی از افراد در این دسته قرار بگیرند ولی ما نمیخواهیم موردی را از قلم بیاندازیم. اگر جزو افرادی از این دسته هستید پیشنهاد ما صرفا مشاوره با افراد متخصص و پرهیز از به کار بردن راه کارهای اینترنتی و شنیده شده از اطرافیان و افراد غیر حرفهای است.
دلایل ژانری
هر چند شرایط اجتماعی بسیاری از بازیکنان را شاید به اجبار به سمت تک نفره بازی کردن سوق داده است ولی هستند کسانی که با میل شخصی به این سمت رفتهاند. آنها دلیل سولو بازی کردن خود را مکانیزمهای خاص، مشخصههای منحصر به فرد و یا ژانر و سبک بازیهای مورد نظرشان میدانند. برای بعضی، بازی کردن به صورت تک نفره صرفا یک نوع از بازی کردن در کنار باقی حالتها به حساب میرود و دوست دارند تا بعضی اوقات به این نوع عناوین سری بزنند. بعضی دیگر هم به دلیل بازیهای خاص، حالتهای مخصوص، تاکید بر حل کردن معماها به صورت فردی، ذات آنالوگ و غیردیجیتال این بازی به این سمت کشیده شدهاند که در ادامه به انواع این گروهها میپردازیم.
من گاهی به سراغ بازیهای تک نفره میروم تا از مکانیزمهای خاص، حالتهای تک نفره، بازیهای منحصر به فرد و یا ذات معما محور و پازل مانند آنها لذت ببرم.
شاید سه دلیل اول متفاوت به نظر برسند ولی بیاید آنها را به دو دلیل در یک گروه قرار دهیم:
.1 این موضوعات عموما در کنار یک دیگر مطرح میشوند و به صورت مشخصی به هم نزدیک هستند.
.2 همه آنها به یک نقطه ختم میشوند: طراحی بازی یا بخشی از بازی آنها را به سمت تک نفره بازی کردن آن عنوان کشانده است.
تمام کسانی که در این گروه قرار میگیرند با میل باطنی به سراغ بازی انفرادی رفتند و دلایلشان هم وجود عنصری خاص در این نوع بازی کردن است که دیگر حالتها قابلیت ارائه آن پدیده را نداشتهاند. بسیاری از افراد همین گروه جنبه معمایی و پازل گونه بازیهای تک نفره را مشوق اصلی خود برای پا گذاشتن در این راه میدانند. آنها باور دارند که این نوع بازی کردن میتواند یک تمرین ذهنی بسیار مناسب برای مغزشان باشد یا آن بستر معما حل کردن آنها را مشغول نگه میدارد. برای آنها بازی کردن و به اتمام رساندن یک بازی رومیزی به صورت تک نفره به مانند کامل کرئن یک پازل چند هزار تکه میماند.
آنها با یک طراحی و بستر پیچیده رو به رو هستند که با اتکا به هوش و نیروی ذهنی خود باید تکههای متفاوت آن را تحلیل و حل کنند. همانند پازل ساختن، بازیکن با یک بستر چالش برانگیز رو به رو است که در اینجا عمق بیشتری دارد و سطح تعاملش با مخاطب هم بسیار بالاتر است.
بازیهای رومیزی و فکری را به دلیل حس فیزیکی و عدم وجود المانهای دیجیتالی بازی میکنم.
البته این دلیل را میتوان به یکی از جذابیتهای این عرصه به حساب آورد؛ چه در مورد کسانی که تنهایی بازی میکنند یا چند نفره و به صورت رقابتی خودشان را سرگرم میکنند. برای بسیاری حس قابل لمس بودن اجزای بازی و عدم وجود نمایشگر است که آنها را به سمت بازی کردن بازیهای رومیزی کشانده. نگه داشتن کارتها، تاس ریختن، بر زدن کارت ها و تکان دادن مهرهها، همه و همه از جذابیتهای منحصر به فرد این مدیوم سرگرمی هستند که میتوانند دلیلی قانع کننده برای پا گذاشتن در این دنیا باشد. حتی چیدمان اولیه و جمعآوری بازی پس از پایان بازی هم از نکاتی هستند که میتوانند برای بسیاری از بازیکنان به اندازه خود بازی سرگرم کننده باشند؛ که این موضوع در بازی کردن به صورت تک نفره در انحصار یک نفر خواهد بود.
بازی کردن به صورت تک نفره، یکی از انواع سرگرمیها و بازیها است که نمیخواهم خودم را آز آنها محروم کنم.
اولویت و دغدغه بعضی از انسانها بازی است. انسانهایی که زندگی میکنند تا بازی کنند و نمیخواهند خود را از هیچ نوعی از این پدیده محروم کنند. همانطور که گفتم، بعضی از بازیهای رومیزی منحصرا به صورت تک نفره طراحی شدهاند و این افراد میخواهند که این موارد نیز از لیست بازیهایشان حذف نشود.
شاید برای این افراد تجربه بازیهای رومیزی به صورت تک نفره سادهترین انتخاب باشد. کافی است که بازی مورد نظر را از کلکسیون خود برداشته و به سمت میز بازی بروند؛ حالا همه چی آماده است تا بازی شروع شود. در این حالت از بازی کردن، نه نیازی به هماهنگی با دیگران است و زمان و تمام لذت برای فرد مورد بحث ما است.
من به بازیهای رومیزی به عنوان یک تجربه آرامشبخش نگاه میکنم که میتواند ذهن مرا از مسائل روزمره زندگی دور کند.
بعد از یک روز خسته کننده هیچ چیز مثل بازی کردن نمیتواند حال آدم را جا بیاورد. فربعد از طی ساعتهای متمادی در محلکار یا درس و ارتباط با افراد مختلف، ممکن است نیاز به گذراندن ساعاتی در تنهایی و خلوت خودتان داشته باشید؛ چه چیز میتواند این تنهایی را به اندازه یک بازی رومیزی خوب، با شکوهتر بسازد؟ برای این دسته از بازیکنان، بازی کردن مانند کتاب خواندن، فیلم دیدن یا گوش دادن به موسیقی در تنهایی عمل میکند و بخشی از پروسه اوقات فراغتشان است.
دلایل مرتبط به سبک بازی کردن
این دستهبندی کمی با شرایط قبلی که در موردش حرف زدیم متفاوت است. بازیکنانی که در گروههای این بخش قرار میگیرند، انتخاب و میل شخصیشان به دلیل نوع بازی کردن و نگرش آنها به بازیهای رومیزی، بازی کردن به صورت تک نفره است.
بر خلاف حالتی که در دلایل اجتماعی وجود داشت و پیش نیازهایی که در آن حالت برآورده نمیشدند، این افراد خودشان میخواهند تا تنهایی به بازی کردن بپردازند. همچنین برخلاف دلایل ژانری، آنها لزوما سراغ بازیهایی نمیروند که منحصرا برای تک نفره بازی کردن طراحی شده باشند و اولیت اصلی خودشان بازی کردن به صورت انفرادی است. دلایل مختلفی که باعث شده تا این افراد عنصر همبازی را از جلساتشان حذف ککند را در ادامه بررسی میکنیم:
من دوستانی دارم که با آنها به بازی کردن بپردازم، ولی به دلیل این که میخواهم کنترل همهچیز مثل زمان و تصمیمات در اختیار من باشد، ترجیح میدهم که تک نفره بازی کنم.
این گروه از افراد میخواهند تا همه چیز را کنترل کنند و به نظرشان وجود بازیکن دیگری، میتواند به تجربه بازی آنها خدشه وارد کند. نوع بازی کردن این افراد ممکن است حتی برای دیگران آزار دهنده باشد ولی زمانی که تنهایی به بازی کردن مشغول هستند، نگران نظر هیچکس نخواهند بود.
ممکن است بازی دارای یک داستان غنی باشد که بازیکن بخواهد خودش و بدون مزاحمت دیگری در دل آن غرق شود و از تجربه خودش لذت ببرد. حتی ممکن است که گاهی این افراد به بازی کردن یک بازی رقابتی به صورت تک نفره مشغول شوند و خودشان علیه خودشان صفآرایی کنند. برای آنها چالشهای یک بازی و تجربه خالصانه آن، فقط و فقط در تنهایی صورت میگیرد.
بعضی از این افراد در هنگام بازی آنقدر در این فرآیند غرق میشوند که اصلا توانایی معاشرت و ارتباط و دیگران را از دست میدهند و ممکن است حتی یک کلمه از زبان فردی که در بازی حضور ندارد هم آنها را آزار بدهد. این نوع از بازیکنان را میتوان جدیترین دلیل اشاعه فرهنگ تک نفره بازی کردن در صنعت بازیهای رومیزی دانست.
من تنهایی به بازی کردن مشغول میشوم تا بتوانم قوانین بازی را بهتر یاد بگیرم یا آنرا تمرین کنم و قبل از بازی کردن با دیگران تجربه بیشتری به دست بیاورم.
من تنهایی بازی میکنم تا بازی را نقد کنم یا در مورد آنها نظرم را ارائه دهم.
دیگر بازیکنان این دسته، کسانی هستند که قبل از بازی کردن یک عنوان با دیگران، ترجیح میدهند تا آن را در تنهایی تجربه کنند. تحت شرایط مختلفی این اتفاق روی میدهد. بعضی اوقات شما کسی هستید که میخواهد بازی جدیدی را به دوستان و همبازیان خود معرفی کند؛ پس نیاز دارید تا قوانین بازی را مطالعه کنید و برای یادگیری کامل آنها، چندبار بازی را به صورت تک نفره تجربه کنید تا قدرت انتقال و آموزش کامل بازی را به دست آورید.
در شرایط دیگری، بازیکنان این گروه را کسانی تشکیل میدهند که به شدت اهل رقابت هستند. آنها همانند یک ورزشکار حرفهای میخواهند که با ذهنی آماده و تمرین کرده پا به میدان رقابت بگذارند. پس یکی از بهترین انواع تمرین میتواند بازی کردن یک عنوان به صورت تک نفره باشد.
در مورد آخر هم به سراغ گروهی میرویم که نمیخواهند نظر افراد دیگر را در مورد بازی بدانند تا بتوانند نقدی را راجع به بازی ارائه دهند که صد در صد نظر خودشان باشد. البته حتی میتواند این نقد و بررسی به صورت یک یادداشت در صفحههای شخصی دنیای مجازی این فرد باشد.
قطره قطره جمع گردد، وانگهی تنها شود!
بازیکنان و تیپهای شخصیتی و شرایط مختلفی که در مورد آنها صحبت کردیم، روز به روز در حال افزایش و گسترش هستند. همین موضوع و اجماع این افراد باعث میشود که سهم قابل توجهی از مخاطبان صنعت بازیهای رومیزی را کسانی تشکیل بدهند که به هر دلیلی میخواهند که بخش تک نفره در بازی وجود داشته باشد.
پس سازندگان صنعتی که کاملا وابسته به مخاطبان خود است، میداند که باید به خواستههای آنان جامه عمل بپوشانو وگرنه سهم عظیمی از این بازار که به شدت هم رقابتی شده است، نخواهد داشت.
در ادامه در جدولی دلایل گفته شده را به صورت تیتروار خلاصه کرده ام. آیا شما تک نفره بازی کردید یا میکنید؟ به نظر شما چه دلایل دیگری میتواند به این امر منجر شود که یک فرد تنهایی پای میز بازی بنشیند؟
دلایل اجتماعی
دیگران نمیتوانند به صورت مرتب در جلسات حضور داشته باشند.
عدم داشتن همبازی
کمبود وقت و شرایط جغرافیایی
مشکل همسلیقه بودن با دیگر بازیکنان
اختلالات اجتماعی و اضطراب
دلایل ژانری
مکانیزمهای خاص و پازلگونه بودن بازیها
قابل لمس بودن و عدم وجود تصویر نمایش
نوع خاصی از بازیها که تنها تک نفره قابل بازی شدن است.
تجربه آرامشبخش بازیها
دلایل مرتبط به سبک بازی کردن
عدم ایجاد مزاحمت توسط دیگران و تمرکز کامل روی بازی
ارجحیت داشتن بازی به صورت انفرادی
تمرین، یادگیری قوانین و پرورش دادن مهارتهای مربوط به بازی
نقد و بررسی