اخبار هفتگی- تحولات جدید در عرصه بردگیم و بازیهای رومیزی
زمان تحول در صنعت بازیهای رومیزی
در ۱۵ مارس ۲۰۲۱، استیو کیمبال (Steve Kimball)، رئیس استودیوی «Z-Man Games»، مقالهای را با عنوان «An Ode to the Euro Classics» منتشر کرد که در حقیقت به طور همزمان خبر از پایان خط تولید بازیهای کلاسیک یورو (Euro Classics) میداد. این خط تولید تا به امروز شامل نسخههای جدیدی از کارهای راینر نیتزیا (Reiner Knizia) مثل «Tigris & Euphrates»، «Ra»، «Taj Mahal»، «Through the Desert» و «Samurai» بوده است. کیمبال همچنین درباره نسخه جدید «The Princes of Florence» که توسط ولفگانگ کرامر (Wolfgang Kramer) و ریچارد اولریش (Richard Ulrich) طراحی شده، سخنان نیشداری گفته است و ضمن اشاره به این موضوع که این عنوان اکنون منتشر نخواهد شد، درباره وضعیت فعلی این صنعت اظهار نارضایتی کرد.
به بخشی از این مقاله در زیر اشاره شده است.
«صنعت بازیهای کلاسیک حتی در ۵ سالی که نسخه جدید Tigris این خط را دوباره راه اندازی کرده، به شدت تغییر کرده است. جمعآوری کمکهای مردمی و جمعی در واقع نیرویی است که باید مورد توجه قرار گیرد و روشی ایدهآل برای راهاندازی مجدد نسخههای کلاسیک جدیدی از بازیهای محبوب به شمار میرود. تصورات جالب توجه دیگری که توسط راکسلی (Roxley)، (Grail Games)، (Restoration Games) و (Burnt Island Games) انجام شده همه شواهدی زنده و حاضر برای این حقیقت هستند.
از سوی دیگر اگر سعی در بازیابی مجدد یک بازی از طریق کانالهای توزیع بازیها با روشهای قدیمی و سنتی دارید، باید دعا کنید که تعدادی از اینفلوانسرهای بردگیم عاقل و شوخ طبعی که اهل انگلستان هستند به شما توجه کرده و از شما حمایت کنند.
جای تعجب همچنان باقی است که اگر عنوان «Princes» را در محیط امروز راه اندازی میکردند، آیا تا به حال توانسته بود ۱۰ بازی برتر BGG را شکست دهد؟ من مطمئن نیستم که Princes توانایی این کار را داشته باشد؛ نه به این دلیل که یک بازی عالی نیست؛ چراکه Princes واقعاً یک بازی فوقالعاده است، بلکه به این دلیل که شرایط امروز نسبت به گذشته بسیار متفاوت است. این بازی در زمانی تأثیرگذار بود که فقط تعداد انگشت شماری از ناشران کارکشته بازیهای بسیار کمتری را منتشر کردند. امروزه سر و صدا به حدی است که تقریباً غیرممکن است مطمئن شوید که کالاهای شما توسط عموم دیده یا شنیده میشوند و فرصتی عادلانه برای موفقیت در بازار برایتان فراهم میگردد.»
طراح نامآشنا برونو فایدوتی (Bruno Faidutti) در یک پست در وبسایت خود در فوریه ۲۰۲۱، به فروش بازیها در سال ۲۰۲۰ پرداخته است.
قسمتی از این پست در زیر نقل شده است.
«در سال ۲۰۲۰، فروش منگنههای قدیمی اگر بهتر از گذشته نبوده باشد، درست همانند قبل، صورت گرفته است. فروش بازیهای «Citadels»، «Incan Gold»، «Masquerade» و «The Dwarf King» که مجموعا بیش از سه چهارم درآمد من را تشکیل میدهد، بسیار خوب بوده است. این موضوع واقعاً تعجب آور است زیرا به جز The Dwarf King، بازی با همه آنها با گروه بزرگی از بازیکنان به بهترین شکل انجام میشود و جمع آوری این تعداد از بازیکنان در این دورههای اپیدمی همیشه آسان نیست.
از طرف دیگر، بیشتر بازیهای جدید تحت رادار قرار گرفتهاند. فروش «Poison»، «Vintage»، «Maracas»، «Ménestrels» و «Stolen Paintings» حتی اگر ناامیدکننده نباشند، حتی اگر همگی از نظرات خوبی برخوردار باشند، باز هم ناچیز است. من میتوانم این امر را برای Poisons که در بهترین حالت با پنج بازیکن یا بیشتر انجام میشود، یا حتی برای Maracas که به نظر میرسد پس از نگه داشتن و تکان دادن gizmo واقعی بسیار سرگرم کنندهتر باشد، درک کنم. از سوی دیگر، Stolen Paintings ، Vintage و Ménestrels که فقط سه یا چهار بازیکن واقعا خوب برای بازی با آنان کفایت میکنند، بازیهایی کاملا کلاسیک به سبک یورو هستند و من تصور میکردم که برای این زمان مناسب باشند. به نظر میرسد فقط یکی از بازیهای جدید من، یعنی «Vampire – Vendetta»، فروش بسیار خوبی دارد و این فروش ممکن است تا حدی متناقضانه باشد زیرا این کار در یک دهه از دنیایی فانتزی اتفاق افتاده است.»
در ژانویه ۲۰۲۱، Faidutti در پست جداگانهای با تامل در مورد ۳۵ سال سابقه خود در صنعت بردگیم، در مورد چگونگی تنوع بیشتر بازیها و کار طراحان بازی در دوران مدرن پرداخته است. او در این پست بیان کرده است که با وجود تنوع بیشتر، دسته بندی بازیها دشوارتر و بسیار بهتر از دهه ۱۹۸۰ شده است.
بخشی از این پست را در زیر میخوانیم.
«در دهه هشتاد، دنیای بازی به شدت متلاشی شده بود. برخی از افراد به «party games» علاقه پیدا کرده بودند، برخی مشغول بازی با بازیهای شبیه سازی (simulation games) بودند و سایر افراد به بازیهای آلمانی (German Games) میپرداختند که کمی بعد نام این بازیها به «eurogame» تغییر یافت. این دهه همچنین آغاز بازی با بازیهای نقش آفرینی بود. حتی برای معدود افرادی که مانند من و دوستانم به همه این سبک بازیها علاقه داشتند، بازیهای نقش آفرینی هنوز سبک و استایل متمایزی داشتند. جذابیت و غنای دنیای بازی امروز از این واقعیت ناشی میشود که همه چیز با هم مخلوط شده است و اینکه طراحان و ناشران همیشه از مرزها فراتر میروند. به طور مثال طراح مشهور «Vlaada Chvátil» میتواند همزمان دو بازی «Through the Ages» و «Condenames» را طراحی کند که بازی اولی به نظر من بسیار کسل کننده است اما مطمئناً در سبک خود یک بازی عالی به شمار میرود اما بازی دوم به عقیده من بسیار جذاب بوده و میتوانم روزها از بازی با آن لذت ببرم. این ترکیب باورنکردنی فرهنگها همچنین توانسته ژانرهای جدیدی مانند « collectible card games»، «deck-building games»، بازیهای همکاری مشترک (co-operative games) و بازیهای لگاسی (legacy games) را ایجاد کند. همه این ژانرها در غنیتر و جالبتر کردن فرهنگ بازی بسیار موفق عمل کردهاند.»
در پایان سال ۲۰۲۰، متیو گولت (Matthew Gault) در «WIRED» در مورد کلیشههای نژادی موجود در Dungeons & Dragons نوشت و به وسیله نوشتههایش و با کمک ناشر «Wizards of the Coast» به طرز برجستهای به موضوعاتی که در داخل بازی وجود دارد پرداخته است.
این بیانیه با پاراگراف زیر آغاز میگردد:
« Dungeons & Dragons قدیمیترین و محبوبترین بازی رومیزی نقش آفرینی در جهان است. به دنبال افزایش محبوبیت آن، سطح بازیکنان آن نیز افزایش یافته است. این یک بازی است که دههها تحت سلطه افراد سفیدپوست بوده است و به همین دلیل آنان موفق شدهاند چمدانهایی را به دست آورند. برخی از مفاهیم آن همچون نژادهای شیطانی، توصیف ارکها (orc) و نیمه ارکها (half-orc) که نمایانگر کلیشههای نژادپرستانه هستند و نیز مفهوم معایب نژادی دیگر در متون مدرن معنایی ندارند. ناشر بازی، یعنی «Wizards of the Coast»، به این موضوع واقف است و سعی دارد Dungeons & Dragons را به جلو و به سمت آینده سوق بدهد. اما بسیاری از تلاشهای این انتشارات نیمه کاره به نظر میرسد و بسیاری از کارهای فراگیر کردن Dungeons & Dragons بیشتر به عهده طرفداران آن است.»